سيري در اصطلاح نامه علوم قرآني

پدیدآورمحمدعلی رضایی کرمانی

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 762 بازدید
سيري در اصطلاح نامه علوم قرآني

محمّدعلى رضايى كرمانى

اصطلاح نامه علوم قرآنى, شوراى علمى اصطلاح نامه مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى, دفتر تبليغات اسلامى, قم, 1376ش, 18«468ص, رحلى.2
اصطلاح (Term) واژه يا عبارتى مشخص است كه براى گروهى از مردم معناى محدودى داشته و با معناى لغوى خود پيوند ويژه اى پديد آورده است.3 و اصطلاح نامه (THESAURUS) عبارت است از يك واژگان ساخت دار كه روابط بين مفاهيم را از طريق تعيين روابط بين اصطلاحاتى كه بيان كننده آن مفاهيم هستند, ارائه مى كند.4
از اين رو, اصطلاح نامه در حقيقت با واژه نامه, لغت نامه, سر عنوان موضوعى, و نمايه, جدايى آشكارى دارد, هرچند همگى در يك حوزه مشخص از علوم بشرى و در يك شاخه مشخص از علم قرار مى گيرند.5
از مشهورترين اصطلاح نامه ها, اصطلاح نامه يونسكو [Unesco thesaurus (با ويرايش هاى گوناگون)] درباره اطلاعات علمى ـ فنى, اصطلاح نامه اريك (Thesaurus of Eric) درباره تعليم و تربيت, و به زبان فارسى, اصطلاح نامه فرهنگى فارسى (اصفا) و اصطلاح نامه نظام مبادله اطلاعات (نما), [ترجمه اصطلاح نامه اسپاينز, ويرايش دوم اصطلاح نامه يونسكو] است.6
اصطلاح نامه نويسى در حوزه علوم و معارف اسلامى از پژوهش هايى بوده است كه همگان از ديرباز ضرورت تدوين آن را پى برده و شايد گام هايى لرزان در آن مسير پيموده بودند, ولى گستردگى علوم اسلامى و اختلاف آرا و فراوانى منابع و مآخذ, لزوم يك پروژه ملى را براى اين امر طلب مى كرد كه در دستور كار بودجه ملى كشور در زمينه پژوهش هاى ملى قرار گيرد تا با يارى همه متخصصان و انديشمندان حوزه و دانشگاه, اين مهم جامه تدوين به خود گيرد.
مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى وابسته به دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميّه قم, در اين مسير نخستين گام را پيش نهاد و پژوهش و تدوين اين پروژه بزرگ پژوهشى را پذيرفت. طرحى كه هم اينك يكى از محصولات آن (اصطلاح نامه علوم قرآنى) در دسترس قرآن پژوهان و دوستداران علوم قرآنى قرار گرفته است.7

ساختار (اصطلاح نامه علوم قرآنى)8

كتاب با يك مقدمه نسبتاً طولانى (87ص) و در سه بخش سامان يافته است. در مقدمه از اصطلاح, اصطلاح نامه, تاريخچه آن, فرق آن با واژه نامه و لغت نامه, اصطلاح نامه هاى انگليسى و فارسى, اصطلاح نامه علوم اسلامى, و اصطلاح نامه علوم قرآنى و… سخنانى آورده شده كه سودمند, خواندنى و براى راهيابى به كتاب ضرورى است; ولى از ريزه كارى هاى تدوين كتاب و پذيرش و ردّ برخى از اصطلاحات و نكات مهم درباره برخى از ارتباطات منطقى اصطلاحات, سخن به ميان نيامده است, از اين رو خواننده بايد خود از استقراى سيره عملى كتاب به برخى از قواعد تدوين آن دست يابد.
بخش اول كتاب, نمايش الفبايى اصطلاحات است كه صفحات ـ323 كتاب را به خود اختصاص داده است. در اين بخش همه اصطلاحاتِ پذيرفته شده, براساس حروف الفبا, سامان يافته و در زير بخش هر اصطلاح مرجّح (اصطلاحى كه نسبت به مترادفاتش رجحان دارد) به تناسب, اصطلاحات رأس, وابسته, اعمّ, اخصّ, غير مرجّح و نيز يادداشت دامنه (توضيح مختصر درباره اصطلاح) و عبارت راهنما, آورده شده است, مانند:
آيات
[يادداشت دامنه] ى.د: اسامى آيات قرآنى كه به لحاظ مورد, اخص آياتند به مدخل اسامى آيات ارجاع داده شده است.
[اصطلاح غير مرجّح] بج: آيه
[اصطلاح اعمّ] ا.ع: تقسيمات شكلى قرآن
[اصطلاح أخص] ا.خ: آيات آفاقى
[و (60) اصطلاح اخصّ ديگر]
[اصطلاح وابسته] ا.و: آخرين آيه
[و (25) اصطلاح وابسته ديگر]9
در زير هر اصطلاح غير مرجّح (اصطلاحى كه شهرت آن به گونه اى نيست كه رجحان داشته باشد) نيز تنها اصطلاح مرجّح (مترادف و شبه مترادف غير مرجّح) با علامت اختصارى (بك) آورده شده است,10 مانند:
آيه تسميه بك: آيه بسمله

القاب آيات بك: اسامى آيات11

آگاهى از چگونگى ارتباطات ششگانه اصطلاحات با يكديگر بسيار سودمند و مفيد است و در حقيقت, هنر اصطلاح نامه, همين نمايش اصطلاحات اعم, اخص, وابسته, رأس و غير مرجح, براى اصطلاح مرجّح است. و نيز سختى كار در تدوين اصطلاح نامه, همان ايجاد روابط منطقى و نظام مند در ميان اصطلاحات است كه با نوعى اجتهاد خاص از جانب اصطلاح نامه نويسان و به كارگيرى سيستم منطقى, مى توان به آن دست يافت.
بخش دوم كتاب كه نمايش دومى از همان اصطلاحات بخش اول است, با عنوان (نمايش نظام يافته) صفحات 325ـ442 را به خود اختصاص داده است.
در اين بخش يازده رده عمده علوم قرآنى كه اساس كار نويسندگان اصطلاح نامه بر آن استوار بوده, به گونه الفبايى رديف شده است و در زير هر بخش, اصطلاحات آن به صورت الفبايى آمده است, از اين رو همه اصطلاحات علوم قرآنى را به گونه الفبايى (در يك فهرست) در اين بخش نمى توان يافت, افزون بر آن كه اصطلاحات اعمّ و اخصّ در زير هر اصطلاحِ مرجّح نيامده است, و اصطلاحات غير مرجّح در رديف اصلى الفبايى هر رده (با حروف درشت) نمايش داده نشده, بلكه در زير اصطلاح مرجّح آمده است. به سخن ديگر, در زير بخش هر اصطلاح, علايم اختصارى (بك), (ا.ع), (ا.خ) ديده نمى شود.
يازده رده عمده پذيرفته شده در اين اصطلاح نامه كه مجموعه اصطلاحات علوم قرآنى در زير بخش اين يازده رده فهرست مى شوند, بدين گونه است: شناخت اسلوب ادبى قرآن, شناخت اعجاز قرآن, شناخت اوصاف و فضايل قرآن, شناخت تاريخ قرآن, شناخت ترجمه و مترجمان قرآن, شناخت تفسير و مفسران, شناخت تقسيمات قرآن, شناخت دلالت الفاظ قرآن, شناخت قراءات و قراء, شناخت قراءت و تجويد قرآن, شناخت كلمات و حروف قرآن.12
در بخش سوم كتاب كه صفحات 445ـ 468 را دربر گرفته است, نمايش سلسله مراتبى اصطلاحات به چشم مى خورد. اين بخش شبيه (نمايش نظام يافته) است, با اين تفاوت كه تنها رابطه اعم و اخص اصطلاحات به شكل دوبعدى (حاكم و تابع) ترسيم شده است, بدين گونه:
علوم قرآنى
. شناخت اسلوب ادبى قرآن
.. اسلوب بلاغى قرآن
... اسلوب بديعى قرآن
.... ابداع13
[و ده ها اصطلاح ديگر]
بخش دوم و سوم كتاب در راهيابى به چگونگى ارتباط بين اصطلاحات (ترسيم درختى) بسيار كارساز, سودمند و ديدنى است.

امتيازات (اصطلاح نامه علوم قرآنى)14

1. نخستين اصطلاح نامه علوم قرآنى در حوزه فرهنگى عرب زبانان و فارسى زبانان است.
2. استخوان بندى علوم قرآنى را به نمايش مى گذارد.
3. رابطه اصطلاحات مترادف, اعم, اخص و وابسته را با يكديگر تبيين مى كند.
4. مفاهيم علوم قرآنى را ـ كه نهفته در پشت اصطلاحات است ـ به ذهن خواننده انتقال مى دهد.
5. نويسندگان مقالات و كتاب هاى علوم قرآنى را يارى رسانده, در پژوهش هاى گسترده علوم قرآنى و تدوين پايان نامه ها, سودمند و كارساز است.
6. در تدوين دايرةالمعارف علوم قرآنى, و يافتن مدخل هاى مناسب, كارساز و همراه است.
7. مدرّسان علوم قرآنى را در طرح بحث هاى گوناگون يارى مى رساند.
8. راه را براى نمايه سازان متون علوم قرآنى (و ديگر متون داراى بحث هاى علوم قرآنى) هموار مى كند.

كاستى هاى (اصطلاح نامه علوم قرآنى)

الف. كاستى هاى منابع و مآخذ (اصطلاح نامه)15

آن گونه كه از فهرست منابع و مآخذ (كتابنامه) برمى آيد, در تدوين اين اصطلاح نامه از حدود 270 عنوان كتاب بهره بردارى شده است كه بعد از جستجو و تأمل در آن, كاستى هاى زير به چشم آمد:
1. با توجه به گستردگى مباحث علوم قرآنى و نيز فراوانى اصطلاحات آن, لزوم بهره گيرى از منابع و مآخذ گسترده, براساس يك تقسيم منطقى و نظام مند احساس مى شود. شايد توان گفت كه مآخذ اين كتاب نسبتاً محدود بوده و بر رده هاى يازده گانه پذيرفته شده علوم قرآنى ـ كه تدوين اين اصطلاح نامه بر آن اساس است و نيز ديگر مفاهيم عمده علوم قرآنى ـ سرشكن نشده است; مثلاً حدود پنجاه اصطلاحِ (مرجّح, غير مرجّح, اعم, اخص, وابسته) درباره (ناسخ و منسوخ) در اصطلاح نامه وجود دارد كه از شانزده عنوان كتاب اختصاصى (نسخ) استخراج شده است (بجز كتاب هاى عمومى علوم قرآنى ). اين بهره گيرى و استحصال براساس شمارش كتاب ها و تعداد اصطلاحات, منطقى و پذيرفتنى است, ولى از تفاسير كامل قرآن فقط به هشت عنوان تفسير برمى خوريم و يا از مجموع منابع و مآخذ, حدود پنجاه عنوان كتاب را نوشته دانشمندان علوم قرآنى متقدم مى يابيم (حدود 15%). همچنين در بحث (قراءات و تجويد قرآن) فقط دو كتاب اختصاصى از متقدمان را مى يابيم.
پرواضح است براى مقايسه اصطلاحات تخصصى يك علم در گذشته و حال, نگريستن در منابع متقدمان, متأخران و معاصران, براى دستيابى به سير تطور و تحول اصطلاحات (در صورت وجود آن) و اطمينان از صحت و استاندارد اصطلاح, امرى ضرورى و منطقى است.
2. در فهرست مآخذ به كتاب هايى برمى خوريم كه ترجمه متون تخصصى قرآنى است, از اين رو از متن اصلى آن استفاده نشده است; مثلاً از ترجمه هاى كتاب هاى (حقائق هامة حول القرآن الكريم, سيد جعفر مرتضى عاملى), (المعجزة الكبرى, محمد ابوزهره), (التصوير الفنى فى القرآن) و (فى ظلال القرآن, سيد قطب) اصطلاحات و مفاهيم, استخراج شده, ولى دست كم در كنار ترجمه به متون اصلى نگريسته نشده است, زيرا چه بسا مترجمى در برگردان اصطلاح به فارسى و معادل يابى آن دقت شايسته را به كار نبسته است, چون هدف اصلى او ترجمه متن است, نه گذاردن برابرِ مناسب براى هر اصطلاح.
3. برخلاف آنچه در مقدمه كتاب آمده است, از فهرست مآخذ چنين برمى آيد كه در تدوين اصطلاح نامه, از لغت نامه ها, فرهنگ ها, دايرةالمعارف ها, كتابشناسى ها (قرآنى و يا علوم قرآنى), معجم ها, و فهرست موضوعى تفاسير به ندرت استفاده شده است.16
4. از تلاش هاى مؤسسات و مراكز پژوهشى كه به گونه تخصصى و يا عمومى درباره علوم قرآن پژوهش هايى را اندوخته اند, بهره چشمگيرى نبرده است.17

ب. حذف بسيارى از اصطلاحات و مفاهيم علوم قرآنى

در يك بررسى منطقى و مقايسه اصطلاحات با يكديگر و ارتباط بين آنها, و با نگريستن در چند مأخذ علوم قرآنى, درمى يابيم كه اصطلاحات فراوانى آورده نشده است, چه اصطلاحات مرجّح (توصيفگر), چه اصطلاحات غير مرجّح (غير توصيفگر), و چه اصطلاحاتى كه آوردن آنها با سبك و سياق اصطلاح نامه ـ آن گونه كه در مقدمه آمده و از سيره عملى آن پيداست ـ سازگار است.

1. حذف اصطلاحات مرجّح (توصيفگر)

برخى از اصطلاحات مرجّح (توصيفگر) ـ كه ديگر اصطلاحات مترادف به آنها ارجاع داده مى شود ـ آورده نشده و بديهى است در اين گونه موارد, اصطلاحات غير مرجّح نيز كه ممكن است در يك مورد فراوان باشد, به پيروى از اصطلاح مرجّح ذكر نشده است. در نمونه هايى كه يادآور مى شويم برخى از اصطلاحات مرجّح, بسيار مشهور و در مآخذ, فراوان آمده است و برخى ديگر شهرت كمترى دارد. اينك واژه هايى را كه در يك بررسى به نبود آنها پى برديم, فهرست گونه يادآور شده و به برخى از مآخذ آنها اشاره مى كنيم.
اتجاهات تفسيرى (گرايش هاى تفسيرى)
اختلاف رسم الخط مصاحف عثمانى
اختلاف مفسرين
أفراد قرآن18
أشدّ آيات
أعظم آيات
أتقى آيات
أخوف آيات
أرجى آيات
أحبّ آيات
أعدل آيات
أشكل آيات
اعجاز عدم تناقض قرآن
اسرائيليات
افضل قراءات
ائتلاف19
تفسير اتباع تابعين (تفسيير تابعين تابعين)
بيت المعمور
تفسير كبير (مبسوط)
تفسير وسيط
تفسير وجيز (مختصر)
سياق آيات
بدء الوحى (آغاز وحى)
رسم الخط سلطانى (رسم سلطانى, خط سلطانى, قرآن سلطانى)
تذهيب قرآن
تاريخ تذهيب قرآن
تاريخ چاپ قرآن
جبرئيل (فرشته وحى)
اجتهاديت ترتيب سور
اجتهاديت ترتيب آيات
اجتهاديت اسامى سور
توقيفيت ترتيب سور
توقيفيت ترتيب آيات
توقيفيت اسامى سور
تصحيف
حلية القرآن
تجريد القرآن
تجريد مصاحف
روايت ورش از نافع20
روايت حفص از عاصم
مراعاة النظير (توافق, تناسب)21
تفسير جامع22
مشكل اعراب قرآن
تحسين رسم الخط مصاحف
هرچند برخى از اصطلاحات ياد شده در نگاه نگارنده اصطلاح نبوده و يا از اصطلاحات رايج نيست, ولى آوردن آنها با سبك و سياق (اصطلاح نامه علوم قرآنى) سازگار است, از اين رو به توضيح چند مورد از اين دست اشاره مى كنيم.
در حذف (الف) به 22 اصطلاح مركب برمى خوريم كه با واژه (اختلاف) شروع شده است, همچون: (اختلاف لغات), (اختلاف قراءات در حركات), (اختلاف قراءت نبى(ص), و…23; از اين رو سزاوار است دو اصطلاح (اختلاف مفسرين) و (اختلاف رسم الخط مصاحف عثمانى) كه در مآخذ فراوان آمده است, فهرست شود.
همچنين در حرف (الف), اصطلاح (أفضل آيات) را مى بينيم,24 از اين رو اصطلاحات (أشد آيات), (اعظم آيات) و… و يا برابرهاى فارسى آنها, سزاوار است در اصطلاح نامه آورده شود, زيرا در منابع علوم قرآنى اين اصطلاحات در يك فصل و در يك رديف آمده است.25

2. حذف اصطلاحات غير مرجّح (غير توصيفگر)

در اصطلاح نامه براى يك اصطلاح مرجّح (توصيفگر), چندين اصطلاح مترادف و شبه مترادف رديف شده و همگى آنها به اصطلاح مرجّح ارجاع شده است, از اين رو ياد كردن از همه اصطلاحات مترادف و شبه مترادف مشهور (غير مرجّح) ضرورى است. ولى پس از بررسى روشن مى شود كه اصطلاحات غير مرجّح فراوانى وجود دارد كه به اصطلاح مرجّح ارجاع نشده است. براى نمونه به فهرست زير بنگريد:26
اصول تفسير , قواعد تفسير
اشباه و نظاير , وجوه و نظاير
احرف سبعه , سبعة احرف
احكام قرآن , آيات الاحكام
فقه قرآن , آيات الاحكام
ادوات تدوين قرآن , وسايل كتابت قرآن
ابزار كتابت قرآن , وسايل كتابت قرآن
استظهار قرآن , جمع قرآن
أشباه , آيات مشتبه
الفاظ غير حجازى قرآن , كلمات غير معرّب قرآن
الفاظ غير معرّب قرآن , كلمات غير معرّب قرآن
انقطاع وحى , فترت وحى
اوائل سور , فواتح سور
ايحاء , وحى
انزال قرآن , نزول قرآن
آخرين آيه منسوخ , آخر مانسخ
آيات جهاد , آيات حربى
احتباك , حذف احتباك
اختزال , حذف اختزال
اقتطاع , حذف اقتطاع
اكتفا , حذف اكتفا
أقصر آيات , كوتاه ترين آيه
أقصر سوره , كوتاه ترين سوره
اسلوب سور مكى , ضوابط سور مكى
ويژگى هاى سور مكى , ضوابط سور مكى
اسلوب سور مدنى , ضوابط سور مدنى
ويژگى هاى سور مدنى , ضوابط سور مدنى
شكل , اعراب قرآن
فرش الحروف , فرش قرائى
پايه هاى اعجاز قرآن , وجوه اعجاز قرآن
رسم الخط عثمانى , رسم عثمانى
خط عثمانى , رسم عثمانى
شناخت قرآن , شناخت تاريخ قرآن
نزول تنجيمى , نزول تدريجى
غرائب قرآن , غريب قرآن
معانى القرآن , تفسير قرآن
تجزئة القرآن , اجزاء قرآن
تفسير محمود , تفسير ممدوح
تناسق آيات , تناسب آيات
وجوه قرآن , وجوه و نظاير قرآن
تفسير بلاغى , تفسير ادبى
تفاسير بلاغى , تفاسير ادبى
مفسران بلاغى , تفاسير ادبى
حروف تهجى قرآن , حروف مقطعه قرآن
حروف هجاء قرآن , حروف مقطعه قرآن
حروف رمزى قرآن , حروف مقطعه قرآن
سر سوره ها , حروف مقطعه قرآن
تحزيب قرآن , احزاب قرآن
توجيه قراءات , حجيت قراءات
تحريف ناپذيرى قرآن , عدم تحريف قرآن
مانند ناپذيرى قرآن , اعجاز قرآن
رسم الخط معاصر , رسم معاصر
خواتيم سور , خواتم سور
قوارع قرآن ,آيات قوارع
يادآور مى شويم كه براى نام بردن هريك از اين اصطلاحات, استدلالى وجود دارد كه براى اختصار از آوردن آن خوددارى مى كنيم, ولى براى نمونه چند مورد را با استدلال بيان مى كنيم.
براى (حروف مقطعه قرآن), اصطلاح غير مرجّح (فواتح حروف مقطعى قرآن) در كتاب آورده شده و به آن ارجاع گرديده است, در حالى كه (حروف هجاء قرآن), (حروف رمزى قرآن), (حروف تهجى قرآن) به عنوان اصطلاح غير مرجّح پيشگام است و در منابع علوم قرآنى فراوان به آنها اشاره شده است.
همچنين اصطلاحات (اصول تفسير), (اشباه و نظاير), (وجوه قرآن), (احرف سبعه), (احكام قرآن), (فقه قرآن), (شناخت قرآن), (غرائب قرآن), (معانى القرآن), افزون بر استعمال فراوان آنها در منابع علوم قرآنى, عنوان ده ها كتاب و مقاله است كه در همه كتابشناسى هاى مشهور علوم قرآنى مى توان به نام آنها برخورد.
3. حذف اصطلاحات (مرجّح و غير مرجّح) كه آوردن آنها با روش عملى كتاب سازگار است.27
هرچند در مقدمه كتاب از ريزه كارى هاى تدوين كتاب و گزينش اصطلاحات سخن به ميان نيامده است, ولى از بررسى سيره عملى كتاب, مى توان به قواعدى در اين باره دست يافت.
براى نمونه پس از بررسى حدود 25 صفحه از كتاب و مقايسه اصطلاحات با يكديگر, فهرستى نزديك به دويست اصطلاح به دست مى آيد كه در اصطلاح نامه نيامده است.
در صفحات 176ـ186 و 303ـ307 كتاب, اصطلاحات مركب فراوانى مى بينيم كه با واژه هاى (تفسير), (تفاسير) و (مفسران) شروع شده است. از (تفسير) معناى مصدرى آن, و از (تفاسير) كتاب هاى تفسير, و از (مفسران) نويسندگان كتاب هاى تفسير اراده شده است. پس از مقايسه اين اصطلاحات مركب درمى يابيم كه اصطلاحات فراوانى حذف و شبيه به آنها ياد شده است, در حالى كه ظاهراً هيچ استدلالى در آوردن يك اصطلاح و نياوردن يك اصطلاح شبيه به آن وجود ندارد; مثلاً (تفسير ادبى), (تفاسير ادبى) و (مفسران ادبى) را مى يابيم, ولى در كنار آن فقط به (تفسير قرآن به قرآن) و (تفاسير قرآن به قرآن) برمى خوريم و اصطلاح (مفسران قرآن به قرآن) را نمى يابيم. شمار اين گونه اصطلاحات ياد نشده در اين بخش, حدود 75 مورد است كه به برخى از آنها اشاره مى شود: تفاسير بيانى قرآن, تفاسير تابعين, تفاسير دوران نهضت هاى اصلاحى, تفاسير رمزى, تفاسير تابعين تابعين, تفاسير احكام قرآن, تفسير احكام قرآن, مفسران عصر جديد, تفسير تابعين شيعه, تفاسير تابعين شيعه, تفسير اصحاب ائمه, مفسران دوران نهضت هاى اصلاحى, تفسير اتباع تابعين, مفسران فقهى, و….
همچنين در صفحات 162ـ16 و 285ـ 288 اصطلاحات مركب فراوان ديگرى مى بينيم كه با واژه هاى (ترجمه هاى) و (مترجمان) شروع شده است, مانند: (ترجمه هاى آسيايى قرآن), (مترجمان آسيايى قرآن) و يا (ترجمه هاى آلبانيايى قرآن), (مترجمان آلبانيايى قرآن) و… ولى41 اصطلاح (ترجمه هاي… قرآن) وجود دارد كه اصطلاح (مترجمان… قرآن) براى آن آورده نشده است كه شش اصطلاح از اين شمارش, مفهوماً از بحث خارج است, ولى 35 اصطلاح ديگر با تركيب (مترجمان… قرآن) حذف شده است, در حالى كه در مآخذ ترجمه قرآن, از آن مترجمان و يا اصطلاح (مترجمان… قرآن) نام برده شده است. برخى از آنها اين گونه اند: مترجمان اردويى قرآن, مترجمان پشتويى قرآن, مترجمان تركى قرآن, مترجمان لاتينى قرآن, مترجمان كلاسيك قرآن, مترجمان كردى قرآن, و….
اگر گفته شود كه اين اصطلاحات اخص بوده و در اصطلاحات أعم, تنها واژه (مترجمان) آورده شده است, ظاهراً نيكو به نظر نمى رسد, افزون بر آن كه به اين موارد در هيچ جا از كتاب اشاره نشده است تا استفاده كننده با پيش فرض هاى اصطلاح نامه نويسان آشنا گرديده باشد.
در همين جا يادآور مى شويم, با تورق و جستجو در چهار كتاب درباره ترجمه قرآن و تاريخ آن,28 حدود هشتاد اصطلاح مرجّح و غير مرجّح به دست آمد كه سزاوار بود ـ با توجه به سبك و سياق اصطلاح نامه ـ از آنها ياد گرديده و در اصطلاح نامه فهرست مى شد. برخى از آن اصطلاحات اين گونه است:
ترجمه هاى سريانى قرآن, مترجمان سريانى قرآن, ترجمه هاى ارمنى قرآن, مترجمان ارمنى قرآن, ترجمه هاى ازبكى قرآن, مترجمان ازبكى قرآن, ترجمه هاى عبرى قرآن, مترجمان عبرى قرآن, ترجمه هاى تركمنى قرآن, مترجمان تركمنى قرآن, ترجمه هاى كشميرى قرآن, مترجمان كشميرى قرآن, ترجمه هاى ويتنامى قرآن, مترجمان ويتنامى قرآن, ترجمه هاى بوسنى قرآن, مترجمان بوسنى قرآن, ترجمه هاى بلوچى قرآن, مترجمان بلوچى قرآن. ولى در اصطلاح نامه حدود 65 مليت, زبان و لهجه دنيا در قالب اصطلاحات (ترجمه هاي… قرآن) و (مترجمان… قرآن) فهرست شده است, و از موارد ياد شده و نيز ادامه آن, اصطلاحى آورده نشده است.

ج. ناهماهنگى در سيستم ارجاعات

سيستم ارجاعات در فرهنگ ها, دايرةالمعارف ها, فهرست ها و اصطلاح نامه ها داراى دو فايده اصلى است: اول آن كه خواننده را با اصطلاحات مترادف و شبه مترادف آشنا مى كند; ديگر آن كه در صورت تبادر يك اصطلاح غير مرجّح در ذهن خواننده, به آسانى مى تواند با سيستم ارجاع به اصطلاح مرجّح انتقال يابد; مانند: اعجاز ادبى قرآن , اعجاز بيانى قرآن (بك: اعجاز بيانى قرآن).
آن گونه كه از آمار داده شده در مقدمه كتاب برمى آيد,29 تقريباً براى هر اصطلاح مرجّح (توصيفگر) به طور ميانگين, دو اصطلاح غير مرجّح (غير توصيفگر) وجود دارد, ولى با نگرش و جستجو در كتاب و بررسى سيره عملى آن, ديده مى شود كه اصطلاحات غير مرجّح براساس يك تقسيم منطقى و برگرفته از نوع كاربرد اصطلاحات, انجام نپذيرفته است; مثلاً در بحث ترجمه قرآن, اصطلاح (ترجمه لفظى قرآن) به عنوان اصطلاح مرجّح شناخته شده و اصطلاح ديگر, غير مرجّح (مترادف و شبه مترادف), و به اصطلاح مرجّح با علامت اختصارى (بك) ارجاع شده است, بدين گونه: ترجمه تحت اللفظى قرآن, ترجمه ادبى قرآن, ترجمه اديبانه قرآن, ترجمه مساوى قرآن, ترجمه حرفى قرآن, ترجمه ظاهرى قرآن, ترجمه مقيد قرآن, ترجمه كلمه به كلمه قرآن, ترجمه لفظ به لفظ قرآن.30
اين نوع سيستم ارجاع, حكايت از گستردگى ارجاعات دارد, ولى درباره همه اصطلاحات ـ با وجود مترادفات فراوان آنها در منابع ـ اين گونه اعمال نشده است. نمونه هايى كه در زير بند (ب) (شماره هاى 2و3) آورده شد, بخشى از اين مصاديق است.
همچنين در نمونه هاى فراوانى, اصطلاحاتى كه مطابق با قواعد عربى به (ين) جمع بسته شده اند, به اصطلاحات مترادفى كه در فارسى با (ان) جمع بسته مى شوند, ارجاع شده است, مانند: (حافظين قرآن) بك: (حافظان قرآن), (مترجمين قرآن) بك: (مترجمان قرآن), ولى اين نوع ارجاع اگر هم صحيح باشد (آن گونه كه در برخى از اصطلاح نامه هاى بين المللى, تفاوت رسم الخط برخى از كلمات لحاظ گرديده است), نياز به يك روند منطقى و منظم دارد; به عنوان نمونه بنگريد:
اصطلاحات (مترجمان… قرآن) حدود 48 بار به كار رفته است, ولى فقط چهار بار اصطلاح (مترجمين… قرآن) به (مترجمان… قرآن) ارجاع شده است, بدين گونه: مترجمين آسيايى قرآن, مترجمين اروپايى قرآن, مترجمين افريقايى قرآن, مترجمين قرآن, و اصطلاحات ديگر ارجاع نشده است. اگر گفته شود كه اين چهار نمونه, اصطلاح اعمّ (ا.ع) بوده, از اين رو ارجاع در آنها آورده شده است, در جواب مى گوييم كه اصطلاح (مترجمين قرآن) نسبت به همه 47 اصطلاح ديگر اعمّ است و اصطلاحات (مترجمين آسيايى قرآن), (مترجمين اروپايى قرآن), (مترجمين آفريقايى قرآن) أخص است, هرچند نسبت به اصطلاحات زير بخش خود, اعمّ هستند. افزون بر آن كه اين نوع اعمال سليقه, در مقدمه براى خواننده توضيح داده نشده است. نيز اگر گفته شود كه در مآخذ علوم قرآنى, فقط به همين چهار اصطلاح برخورد شده كه با (ين) جمع بسته شده, مى گوييم كه در مآخذ (اصطلاح نامه علوم قرآنى), اصطلاحات (مترجمين فرانسوى قرآن), (مترجمين آلمانى قرآن), (مترجمين انگليسى قرآن), (مترجمين ايتاليايى قرآن), و… به چشم مى خورد.31
همچنين دو اصطلاح (تراجم قرآن) و (تراجم قديم قرآن) به اصطلاحات (ترجمه هاى قرآن) و (ترجمه هاى قديمى قرآن) ارجاع شده است, ولى ده ها اصطلاح ديگر, همچون:
(تراجم جديد قرآن), (تراجم اروپايى قرآن) كه در مآخذ اصطلاح نامه آمده, به اصطلاح مرجّح ارجاع نشده است, از اين رو آوردن دو اصطلاح ياد شده در اصطلاح نامه ترجيح بدون مرجّح است.32
و يا اصطلاحات مركّب فراوانى, با پيش واژه (مفسران) آورده شده كه حتى يك مورد (مفسرين) به آن ارجاع نشده است. در اين بخش نمونه هايى از اين دست بسيار فراوان است كه به يك سيستم منطقى تدوين شده, نياز دارد.

د. استاندارد نبودن برخى از اصطلاحات

هرچند ممكن است برخى از قرآن پژوهان با توجه به تعريف خاصى كه از اصطلاح پذيرفته اند, موارد فراوانى از واژه هاى اصطلاح نامه را (اصطلاح) به شمار نياورند, ولى با توجه به اين كه در اصطلاح نامه ها يك نوع توسع معنايى در كاربرد اصطلاح مى بينيم, از اين رو شمارش بسيارى از اصطلاحات, از تعريف اصطلاح بيرون نيست, هرچند كه موارد غير استاندارد در اين اصطلاح نامه هم كم نيست, مانند: خضوع و خشوع هنگام قراءت (ص202), خلوص نيت در قراءت (ص206), صورت انسانى جبرئيل (ص244), طهارت جسم و روح هنگام قراءت (ص24), سكوت هنگام استماع قرآن (ص215), فضيلت تعليم و تعلم در قرآن (ص257), مصحف مسجد اعظم قرطبه (ص302), اجرت تعليم و تعلم قرآن (ص114), نارسايى در ضبط قراءات (ص312), و مكان هاى فضيلت قراءت قرآن (ص30), و….

هـ. گستردگى نابهنجار اصطلاحات كمكى (چك ليست) و اصطلاحات مركب

اصطلاح مركب به اصطلاحى گفته مى شود كه از تركيب چند واژه ساخته شده باشد, چه هر واژه آن, اصطلاح مستقلى باشد, مانند: آيات مدنى قرآن, و چه واژه آغازين آن, اصطلاح كمكى باشد, مانند: ادله نسخ. در به كارگيرى اين گونه اصطلاحات, خصوصاً از نوع اصطلاح كمكى آن, گستردگى غير منطقى فراوانى وجود دارد كه با مآخذ علوم قرآنى نيز سازگارى ندارد. اينك به مواردى از آنها اشاره مى كنيم:
(احاديث اسباب نزول) و شبيه به آن, نُه مورد,33 (اخبار نسخ), (حديث سبعة احرف) و شبيه به آن, چهار مورد, (فوائد اختلاف قراءات) و شبيه به آن, چهار مورد, (ادعيه تلاوت قرآن) و شبيه به آن, دو مورد, (معانى ادوات قرآن) و شبيه به آن پنج مورد, (معناى لفظى نسخ), (معناى اصطلاحى نسخ), (تعريف تأويل) و شبيه به آن 25 مورد, (تعريف لغوى تأويل) و شبيه به آن, دوازده مورد, (تعريف اصطلاحى تأويل) و شبيه به آن, دوازده مورد, و ده ها اصطلاح ديگر كه در اين قالب آورده شده است, همچون: (راه هاى شناخت…), (روش…), (غرض…), (ويژگى هاي…), (نظريه…), (اغراض…), (اهداف …), (انگيزه…), (ادله …), (مثبتين…), (منكرين…), و…34
درباره اين گونه اصطلاحات كه بسيار فراوان است, اولاً مواردى از آنها در قالب اصطلاح نمى گنجد, همچون اصطلاحاتى كه با واژه هاى (تعريف), (تعريف لغوى), (تعريف اصطلاحى), (معناى لفظى), (معناى اصطلاحى) آغاز شده است. ثانياً در صورت كاربرد برخى از آنها, بايد درباره همه مباحث عمده علوم قرآنى اين اصطلاح كمكى گسترش يابد تا همه اصطلاحات را دربر گيرد; مثلاً بنابر درست بودن اين گونه اصطلاحات, موارد فراوانى از آنها آورده نشده است, زيرا همه يا بيشتر مباحث عمده علوم قرآنى داراى (تعريف), (اهداف), (انگيزه), (فوايد) (مثبتين), (منكرين), (روش), (احاديث), و… است كه در اصطلاح نامه به چشم نمى خورد, مانند: (فوايد مكى و مدنى), (مثبتين معرّبات قرآن), (منكرين معرّبات قرآن), (مثبتين صرفه), (منكرين صرفه) و ده ها نمونه ديگر كه مى توان در منابع علوم قرآنى به گونه اى گسترده به بررسى آن پرداخت.

و. حذف برخى از زيربخش هاى اصطلاحات

در بخش نخستين كتاب (نمايش الفبايى) در زير هر اصطلاح به تناسب, يك يا چند اصطلاح مرجّح (بك), غير مرجّح (بج), اعمّ (ا.ع), اخص (ا.خ), وابسته يا همبسته (ا.و), رأس (ا.ر), يادداشت دامنه (ى.د), و عبارت راهنما, ديده مى شود كه همگى براساس يك نظم منطقى چيده شده است; مثلاً در زير يك اصطلاح اخص, مانند: (نزول تدريجى قرآن), اصطلاح اخص ديگرى با علامت اختصارى (ا.خ) ديده نمى شود, زيرا أخصِّ أخص و أعمِّ اعمّ را در زير هر اصطلاح يادآور نمى شوند. بلكه در زير اين اصطلاح, اصطلاح اعم (ا.ع), (نزول قرآن) ديده مى شود. اين زير مجموعه هاى اصطلاحات, از سودمندترين موارد براى يك پژوهشگر علوم قرآنى است, زيرا جايگاه اصلى هر اصطلاح و ارتباط آن را با مجموعه اصطلاحات علوم قرآنى درمى يابد. ولى گاهى برخى از اصطلاحاتِ زيربخش ها حذف شده و برخى از تناسب منطقى برخوردار نيست, مانند: حذف اصطلاحات وابسته (ا.و) (تفسير عرفانى), (مفسران عرفانى) از زيربخش اصطلاح (تفاسير عرفانى), (ص178), و (منكرين تفسير به رأى) از (تفسير به رأى), (ص182), و (تفاسير صحابه) از (تفسير صحابه), (ص183), و (تفسير به رأى) از (منكرين تفسير به رأى), (ص311), و (سور) از (ثواب سور), (ص10), و (منابع كتابى علوم قرآنى) از (منابع غير كتابى علوم قرآنى), (ص310), و (منابع غير كتابى علوم قرآنى) از (منابع كتابى علوم قرآنى), (ص310), و….
نمونه هاى ديگرى از فهرست يك رده كه اصطلاحات اعم (ا.ع) از زيربخش هاى اصطلاحات حذف شده اند, بدين گونه است: (تفاسير قرآن) از (تفاسير تابعين), (ص177), (تفاسير قرآن) از (تفاسير صحابه) (ص178), (تفسير اهل سنت) از (تفسير حنفيه), (ص183).
برخى از زيربخش ها نيز با اصطلاح اصلى سازگارى ندارد, براى نمونه اصطلاح (قرآن), (ص25) داراى شش اصطلاح وابسته است كه دست كم اصطلاح (تضمين قرآن) و (تكسب به قرآن) به عنوان وابسته سازگار نيست و اصطلاحات (ترجمه قرآن) و (تفسير قرآن) سازگارتر است.

چند نكته

1. اميد است در ويرايش دوم اين اثر, همه كاستى هاى آن به گونه اى شايسته برطرف گردد, تا به عنوان نخستين كتاب درباره اصطلاحات علوم قرآنى, ماندگار و ثبت شود.
2. پس از ويرايش دوم (اصلاحات و اضافات), پيشنهاد مى شود با استفاده از منابع عربى علوم قرآن, و نيز بهره گيرى از اين كتاب, اصطلاح نامه علوم قرآنى به زبان عربى تدوين شود (نه تعريب) تا جاى خالى اين اثر را در بين عرب زبانان پرسازد.
3. و نيز چاپى از اصطلاح نامه به صورت مستند (هر اصطلاح با ذكر مأخذ و كتابى كه اصطلاح در آن است) به بازار علم و دانش عرضه گردد, تا راهنماى پژوهشگران قرآنى باشد [خصوصاً مآخذ اصطلاحات نادر (غير مشهور)].
4. و همچنين يك يا چند پژوهشكده و سازمان كه در حوزه علوم قرآنى تلاش مى كنند, دايرةالمعارف علوم قرآنى را كه مدخل هاى آن از جرح و تعديل اصطلاحات اين كتاب به دست آمده است, سامان دهند. ان شاءالله.

پاورقيها:

1. قبل از تدوين مقاله, در چند نشست دوستانه با پديدآورندگان و پژوهشگران گرامى (اصطلاح نامه علوم قرآنى), از چند و چون كار, ريزه كارهاى تدوين كتاب, كمبودها در مسير پژوهش. تلاشها و زحمات پوشيده پژوهش, آگاه شده و درباره كاستى هاى كتاب به گفتگو نشستيم.
2. شوراى علمى اصطلاح نامه كه مسؤوليت تدوين اين اصطلاح نامه را پذيرفته اند, عبارتند از: آيةالله محمد هادى معرفت, دكتر عباس حرّى, (حجج اسلام آقايان): محمد هادى يعقوب نژاد, جواد غفارى, على عسگرى يزدى, و با تلاش و همكارى گروهى ديگر از پژوهشگران.
3. شريف جرجانى (على بن محمد), التعريفات, المطبعة الخيرية, مصر, 1306ق, ص13.
4. ملوك السادات بهشتى و ديگران, اصطلاح نامه نظام مبادله اطلاعات (نما), مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران, تهران, 1375ش, ص ذ (مقدمه).
5. رك: اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص13ـ16 و 26ـ 28
6. رك: اشرف السادات فولادى, كتابشناسى اصطلاح نامه ها, مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران, تهران, 1372ش; و اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص20.
7. هم زمان با نشر (اصطلاح نامه علوم قرآنى), (اصطلاح نامه فلسفه اسلامى) در دو جلد, با همان شكل و ساختار منتشر شده است. و ديگر اصطلاح نامه هاى علوم اسلامى نيز در دستور كار (پژوهش و تدوين) اين مركز قرار دارد.
8. علوم قرآنى به دانش هايى گفته مى شود كه درباره عوارض ذاتى و اختصاصى قرآن كريم به بحث و بررسى پرداخته و موضوع در همگى آنها قرآن است, همچون: اسباب نزول, محكم و متشابه, ناسخ و منسوخ, و…, از اين رو (اصطلاح نامه علوم قرآنى), اصطلاحات مفاهيم و معارف قرآنى را دربر ندارد, همچون: ايمان, نبوت, معاد و….
9 . اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص 101. اصطلاح (آيات), اصطلاح رأس و عبارت راهنما ندارد.
10. در زير اصطلاح غير مرجّح (غير توصيفگر), تنها علامت اختصارى (بك) و اصطلاح مرجّح وجود دارد, و اصطلاحات اعم, اخص, وابسته, يادداشت دامنه و عبارت راهنما ديده نمى شود و براساس يك سير منطقى تنظيم شده است, (بجز چند مورد كه از اين اصل پيروى نكرده است, مانند: ص10).
11. اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص10 و14 .
12. سخن درباره پذيرش اين يازده رده اصلى, به عنوان زير مجموعه هاى عمده علوم قرآنى, جاى ديگرى را مى طلبد, ولى بايد يادآور شد كه برخى از رده ها اخصّ از ديگرى است, همچون: (شناخت قراءت و تجويد قرآن) و (شناخت قراءات و قراء). و در زير بخش (شناخت تاريخ قرآن) فقط اصطلاحات بحث هاى (اسباب نزول, جمع قرآن, رسم الخط قرآن, نزول قرآن) رديف شده است.
13. اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص445.
14. اصولاً اصطلاح نامه هر علمى به فراخور آن علم, مى تواند همه يا برخى از اين امتيازات را به صورت اعمّ داشته باشد.
15. فهرست مآخذ و منابع (كتابنامه) حدود هفده صفحه از پايان كتاب را به خود اختصاص داده است, كه افزون بر حدود 270 عنوان كتاب, عنوان ده مجله در حوزه علوم اسلامى (قرآنى و غير قرآنى) و نُه پايان نامه و جزوه نيز به چشم مى خورد. اين فهرست بسيار ناهماهنگ و ناموزون است و كاستى هاى صورى فراوان دارد كه به برخى از آنها اشاره مى شود: نياوردن علايم اختصارى (ق, ش, م = قمرى, شمسى, ميلادى) بعد از سال نشر (به جز در چند مورد), نياوردن علايم اختصارى (بى جا, بى نا, بى تا = بدون مكان نشر, بدون ناشر, بدون تاريخ) به جز در چند مورد, نياوردن تعداد مجلدات كتاب (به جز در چند مورد), تقديم و تأخير در ياد كردن از مكان نشر و ناشر (در موارد فراوان), اشتباه در يادآورى نام هاى نويسندگان, اشتباهات چاپى, اشتباه در رديف الفبايى نام هاى نويسندگان, تبديل نام هاى عربى به فارسى و بالعكس, نام بردن از يك ناشر با اسامى و القاب گوناگون, تكرار كتابها به علت پنداشتن دوگانگى آنها (شش مورد), ذكر القاب نويسندگان و احتساب آن در رديف الفبايى (همچون: حاكم, شيخ), نياوردن چندمين چاپ كتاب (به جز در چند مورد), احتساب حرف (ال) در فهرست الفبايى, ياد كردن از يك نويسنده با چند اسم و لقب, پنداشتن مترجم به جاى مؤلف, و…, گويا اين فهرست به دست ويراستار سپرده نشده است.
16. اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص68. مثلاً با وجود چندين كتابشناسى علوم قرآنى مشهور, همچون: معجم الدراسات القرآنيه, ابتسام مرهون صفار; معجم مصنفات القرآن الكريم, على شواخ اسحاق; معجم الدراسات القرآنيه, عبدالجبار رفاعى [ويژه مقالات قرآنى], فقط از كتابى مختصر و محدود (كتابشناسى قرآن و علوم قرآنى, سلطانى فر و حكيم سيما) در اين باره سود جسته است.
17. مثلاً از مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاى خارجى در قم كه فهرست ترجمه ها و مترجمان قرآن را دارا بوده و خود ترجمه هاى گوناگونى را به زبانهاى مختلف دنيا دارد (براى تدوين اصطلاحات (ترجمه هاي… قرآن) و (مترجمان… قرآن) كه حدود 150 اصطلاح است), بهره گيرى نشده است.
18. جلال الدين سيوطى, الاتقان فى علوم القرآن, 2ج, منشورات رضى و بيدار, قم, 1363ش. ج1 (جزء2) ص156.
19 . از اصطلاحات زيربخش (اسلوب بديعى قرآن) است.
20. اين اصطلاح و بعدى آن, به خاطر اهميت و شهرت فراوان آن فهرست شده است وگرنه چهارده روايت از قراء سبعه مى تواند فهرست شود.
21. اصطلاحاتى نيز كه در داخل پرانتز آمده است, در (اصطلاح نامه علوم قرآنى) فهرست نشده است.
22. اين اصطلاح از اصطلاحات سبك هاى تفسير قرآن است.
23. اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص115ـ116.
24. همان, ص147.
25. الاتقان فى علوم القرآن, ج2 (جزء4), ص148ـ157. يا دست كم اصطلاح (أرجى آيات) كه مى تواند شهرت (افضل آيات) را داشته باشد, فهرست شود و يا هيچ كدام آورده نشود.
26. در اين فهرست, سبك و سياق (اصطلاح نامه علوم قرآنى) نيز مورد نظر بوده است, از اين رو برخى از ارجاعات فقط با روش اين اصطلاح نامه سازگار است. بديهى است در اين فهرست, اصطلاحات سمت راست در اصطلاح نامه نيامده است و اصطلاحات مقابل فلشها (,) در اصطلاح نامه موجود است.
27. در اين بخش, گزينش اصطلاحات و پيشنهاد آوردن آنها در اصطلاح نامه, فقط براساس سبك و سياق برگرفته از اصطلاح نامه است.
28. تاريخ ترجمه قرآن در جهان, جواد سلماسى زاده; القرآن الكريم فى عالم الترجمة والنشر والتكريم, جاسم عثمان مرغى; ويژه نامه مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاى خارجى (به مناسبت چهارمين نمايشگاه قرآن كريم), محمد نقدى; كتابشناسى جهانى ترجمه ها و تفسيرهاى چاپى قرآن مجيد, عصمت بينارق خالد ارن, ترجمه محمد آصف فكرت. (دو كتاب نخستين, در تدوين اصطلاح نامه علوم قرآنى, از مآخذ بحث ترجمه بوده است.
29 . اصطلاح نامه علوم قرآنى, ص1. آمار داده شده, براساس تقسيم منطقى, درست به نظر نمى رسد, زيرا شمارش واژه ها با يكديگر تداخل دارد و از مجموع واژه ها در قالب هاى گوناگون, تعداد كل واژه ها به دست نمى آيد, بنگريد.
30. در ترادف (ترجمه اديبانه قرآن) با (ترجمه تحت اللفظى قرآن) بايد تأمل كرد.
31. رك: تاريخ ترجمه قرآن در جهان, ص16, 52, 57, 68. ولى در اين گونه موارد, يادآورى در مآخذ ملاك نيست, بلكه پيروى از استعمال اصطلاح و يك نظم منطقى ملاك و معيار است.
32. همان, ص70, 80, 82, 102.
33. يعنى اصطلاحات مركبى كه با واژه (احاديث) شروع شده و همگى تقريباً در يك سبك و سياق هستند, نُه مورد در اصطلاح نامه آمده است, مانند: (احاديث اسباب نزول), (احاديث ترتيب قرآن), (احاديث تفسيرى), و….
34. رك: اصطلاح نامه علوم قرآنى, بخش اول (نمايش الفبايى), اصطلاحات براساس حروف الفبا فهرست شده است.

مقالات مشابه

نگاهی به چند اثر جدید قرآنی

نام نشریهپژوهش و حوزه

نام نویسندهمحمدعلی هاشم‌زاده

اصطلاح نامه علوم قرآني در يك نگاه

نام نشریهآینه پژوهش

نام نویسندهسیدغلامحسین حسینی

گفت و گو با: دكتر سيد محمد باقر حجتي

نام نشریهبینات

نام نویسندهسیدمحمدباقر حجتی